کلبه ی قصه

داستان های جالب و آموزنده درباره همه چیز

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مثنوی مولوی» ثبت شده است

الاغ خر

                                           الحمدلله رب العالمین

 الاغی دعا کرد ؛ صاحبش بمیرد تا از زندگی ی خرآنه ی خود خلاصی یابد...
صاحبش ، فکر او رو خواند و گفت ای خر ! با مردن من، شخصی دیگر تو را میخرد و صاحب میشود ، برای رهایی خویش ، دعا کن .
ادامه مطلب...
۰۳ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۱۴ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
امیر رضا

خیاط زیرک

به نام پروردگار عالم و هستی


آورده اند در زمان های قدیم ، خیاطی زندگی میکرد که خیلی زیرک بود  و از پارچه هایی که مردم برای دوختن لباس نزدش میبردند ، همیشه مقداری میدزدید . اگرچه همه ی کسانی که پارچه به این خیاط داده بودند میدانستند که او از پارچه میدزدد اما هیچ کس نمیتوانست دزدی او را ثابت کند .

ادامه مطلب...
۲۴ اسفند ۹۴ ، ۰۴:۰۶ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
امیر رضا

کبوتر و سه پند با ارزش

به نام خدا


یک شکارچی، پرنده‌ای را به دام انداخت. پرنده گفت: ای مرد بزرگوار! تو در طول زندگی خود گوشت گاو و گوسفند بسیار خورده‌ای و هیچ وقت سیر نشده‌ای

ادامه مطلب...
۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۲۵ ۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
امیر رضا